بسم الله...

سلام!

+

لطفا تعارف نکنید...

فهم این گونه تعارف ها و فراگیری شان برای مردمان بلاد کفر (!) که سرجمع 100 تا اصطلاح هم ندارند بسی دشوار است و اصولا نوع سومی در صحبت هایشان به نام تعارف وجود ندارد...حرف ها یا راست اند و یا دروغ...

پ.ن1:

دقت کردید بعضی وقتا داریم تعارف می کنیم که تعارفمون تعارف نبوده...! :

چیزی که ما میشنویم:

به خدا (این یه بخش بد...) اون دفعه که تعارف کردم تعارف نبودا... راست گفتم...

چیزی که توی فکر طرفه:

جرئت داری برش دار... بعدا یه جوری می گیرمش ازت که حالت جا بیاد....!

پ.ن2:

تشخیص راست و دروغ و تعارف برای خودمون هم داره سخت میشه... میشه در برابر من اصلا تعارف نکنید...؟ من همه ی حرفاتون رو جدی و راست در نظر می گیرم...

پ.ن3:

یکی دوسالی می شد می خواستم چند نفر رو لینک کنم... بالاخره لینکشون کردم...

پ.ن4:

وقتایی که بابا از یکی دیگه از سئوالای مسخره ی ریاضی من در شرف کندن موهاش قرار می گیره هر دفعه این دبالوگ رو بهم می گه که: بس که حل نمی کنی مغزت خشک میشه....!

مدتیه نمی تونم بنویسم... قلمم روون نیست.... روغن کاری لازم داره... !

خیلی وقته ننوشتم...

پ.ن5: 

خدا اجازه من دلم...بسته به زنجیر غمت...

نگا نکن به جرم من... نگا بکن به کرمت...

پ.ن6:

گاهی پرستیدن عبادت نیست...

با اینکه سر رو مهر می ذاری...

گاهی برای دیدن عشقت...

باید سر از رو مهر برداری...

پ.ن7:

عاشق وقتاییم که زهرا خیلی طلبکار میگه: دستمو ول نکنی ها...گم می شی...!!

چی می گذره تو فکر این کوچولوی 3 ساله...

پ.ن8:

زهرا داره 4 ساله می شه... زود گذشت ها...